آرشا آرشا ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 3 روز سن داره

آزی و نی نی

پایان هفته 26 ام

سلام به قند عسلمممممممممممممممم شاه پسرمممممممممممممممممممممم آرشااااااا مهربونمممممممممممممممم عزیزم هفته26 ام هم تموم شد با همه سختیهاششششششششششششش. همش استرسو ترسسسسسسسسسسسسس. مامانی هفته قبل تولد بابایی بود . هنوزبراش کادو نخریدم .چون به لطف شما باید استراحت کنم. ولی تصمیم گرفتم دو تا کادو براش بخرم از طرف تو و خودمممممممممممممممم بابایی شنبه رفت ماموریت 48 ساعته به زنجان و یکشنبه برگشت عزیزم. خاله درناز و دایی محمد اومدن خونه ما که من تنها نباشم. بابایی یک شب نبود منم تا صبح خواب میدیم که تو کنارم خوابی و از تخت افتادی پائین. تا صبح بیدار میشدم...
7 اسفند 1391

درد دلم باخدا

حواست هست خدا ؟ صدای هق هق گریه هام .. از گلویی میاد که تو گفتی از رگش به من نزدیکتری ! حواست هست خدا ؟ هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم .... گفتم باشه منم خدایی دارم ... حواست هست خدا ؟ از بچگی تا الان هر وقت زمین خوردم و ; به سختی پاشدم یه جمله شنیدم .. " غصه نخور خدا بزرگه "... حواست هست خدا ؟ حواست هست هر روز باهات درد دل میکنم ؟ حواست هست غصه هام داره سنگینی میکنه ؟ حواست هست خیلی وقته چشام بارونیه ؟ حواست هست نفس کم آوردم ؟ خدایا نفس میخوام ... خوشی میخوام ... زندگی میخوام .. خدایا یه خنده از ته دل میخوام ...
2 اسفند 1391

پایان هفته 25 ام

  جونمممممممممممممم سلام عزیزمممممممممممممم. هفته ها دارن خدا رو شکر میگذرن که شما زودی بیای توی بغل مامی. عزیزم هفته ای که گذشت اصلا برای من هفته خوبی نبود. چون همش حالم بد بود و زیر دلم درد می کرد. دکتر رفتم و آقای دکتر کلی سفارش کرد استراحت کنم . منم دارم استراحت میکنم گلم. عاشق تکون خوردناتم عزیزممممممممممممم. معلومه که بچه شیطونی هستی. دوست دارم و منتظرتمممممممممممممم. ...
1 اسفند 1391

پایان هفته 24 ام

سلاممممممممممممم عزیزممممممممممممممممم.عزیزم خدا رو شکر هر روز که میگذره بیشتر وجودت رو درک میکنمممممممممممم با لگدات عزیزم. کمی که تحرکت کم میشه صدات میکنم آرشاااااااااا عسلم شکرمممممم قلبم میبینم سریع واکنش نشون میدی. فدای پسر باهوش خودم بشم. هفته ای که گذشت تولد مامی بود عزیزم. از هیچ کس کادو نگرفتم و این اولین سال تولدم بود که کیکم نخریدیمممممممممم. خاله ها و مامان میتی زنگ زدن تبریک گفتن. قراره به جای من برای تو کادو بخرن. میبینی چقدر عزیزی زندگی من. بوسسسسسسسسسسسسس. دوست دارمممممممممممممممممممممم ...
26 بهمن 1391

پایان هفته 23 ام

سلام پسر  عزیزم.خوبی عزیز دلممممممممممم؟ 100 در 100 خوبی از لگدهات مشخصههههههههههههه داری توپ شوت میکنی . خدا رو هر لحظه بخاطر وجود تو شکر میکنم که تو گل نازنین رو داره به من میده. تصمیم گرفتم از این به بعد هر هفته ای رو که باهم میگذرونیم رو اینجا برات بنویسم. پسرمممممم هفته بسیار بدی بود. خیلی به من بد گذشت . از یک طرف درد هایی که بهشون دردهای کرامپی میگویند باعث شدههههههه همش استرس داشته باشم. با منشی دکتر درباره دردهام صحبت کردم. اونم رفت به اقای دکتر مهربون گفت . دکترم تجویز کرد اصلا از پله ها پائین نرم، در رختخواب استراحت کنم.اگر هم برای معاینه میخوام برم. مستقیم برم بیمارستان تا بیاد اونجا منو ویز...
20 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آزی و نی نی می باشد