از دست بابایی ناراحتم عزیزم
خوش اومدی نفس من
سلام عزیزم. خوش اومدی عشقمممممممممممم. به زندگیم نفس بخشیدی گل زیبای من . امروز که اینو برات مینویسم 6 هفته و 1 روزه ته نفسم. عزیزم 4 مهر ساعت 6:15 بی بی چک مثبت شدددددددددد عزیزم اگه این مطالب رو دارم دیر مینویسم به خاطر اینه که از وقتی شما تشریف آوردین توی دل مامانی آقای دکتر ببه مامانی گفته استراحت کنم و پشت لپ تاپ نشستن خیلی برام سخته کمرم به شدت درد میگیره . ولی در عوض همه خاطرات روزهای با هم بودن مون را توی دفترم دارم یاداشت میکنم و برات حفظش میکنم تا وقتی که بدنیا اومدی و بزرگ شدی بخونیش عزیز مادر. ساعت 10 صبح رفتم دکتر برام آزمایش نوشت عزیزمادر. رفتم آزمایشگاه مهر از دادم اینم جوابش عزیز دلم فعلا تا وق...
نویسنده :
مامان نی نی
9:08
سالگرد ازدواج مامان آزی و بابا علی
سلام زندگی من. خوبی عزیزم؟ میدونم که پیش خدا جون و فرشته های مهربون خیلی حالت خوبه و بهت خوش میگذره.. عزیزم نوزدهم شهریور( روز یکشنبه) اولین سالگرد ازدواج بابایی و مامیت بود. انشاالله که سال بعد تو در کنار ما باشی و شادی رو برای ما و زندگیمون بیاری عزیز مادر. من از صبح مشغول تدارک شام و نظافت خونه بودم. همه زنگ زدن تبریک گفتن( فقط خانواده مامان آزی ) میخواستن شب بیان خونه مون ولی چون بابای از ین کارا خوشش نمیادگفتم کسی نیاد. عزیزم بابایی هیچی برای من نخرید حتی یک شاخه گل. اصلا ناراحت نیستم با من قهر نکنه من کادو نخواستم. این روزها خیلی دلگیرم. الان دارم اینا رو برات مینویسم داره بارون میاد و من خونه ه...
نویسنده :
مامان نی نی
9:35
تقدیم به مادر (مامان متی )عزیز و زحمتکشم
مادرم را هیچ وقت ندیدم که پرواز کند؛ زیرا به پایش؛ من را بسته بود؛ پدرم را؛ و همه ی زندگیش را ... ...
نویسنده :
مامان نی نی
9:27
آرزوی بچگی مامان آزی
بچه که بودم آرزو داشتم ماه و ستاره های آسمون رو بردارم و تو اتاقم بذارم... بزرگتر که شدم فهمیدم آرزوهام خیلی رؤیایی و دست نیافتنیه ... ولی الان میبینم که ماه و ستاره های واقعی رو همون موقع تو خونمون داشتم ... پدرم ، مادرم ، خواهرهام و برادرم ... وای زندگی .. ...
نویسنده :
مامان نی نی
9:26
اسمهای نی نی من
سلام عزیزم خوبی؟ دلم برات تنگیده. دو روز تعطیل بودیم. من و بابایی هر دو تامون امتحان جهت اخذ پایه از نظام مهندسی ساختمان داریم. دعا کن هر دو قبول بشیم . بابایی خیلی میخونه و من خیلی کم. حوصله ندارم. عزیزم چند تا اسم برات انتخاب کردم اگه دخمل بودی: 1- اسم انتخابی بابایی ساینا 2- اسم انتخابی مامانی یوتاب اگه پسمل بودی بابایی هیچ نظری نداره اینها اسمای انتخابی من هستن 1- آریو برزن 2- اهورا 3-آئیل ( نام یک پرنده در زبان گیلکی می باشد) دوست دارم عزیز دوست داشتنی:-****************** ...
نویسنده :
مامان نی نی
12:46
خیلی تنهام
عاقبت در یک شب از شبهای دور کودک من پا به دنیا مینهد آن زمان بر من خدای مهربان نام شور انگیز مادر مینهد آن زمان طفل قشنگم بیخیال در میان بسترش خوابیده است بوی او چون عطر پاک یاس ها در مشام جان من پیچیده است آن زمان دیگر وجودم مو به مو بسته با هستی طفلم میشود آن زمان در هر رگ من جای خون مهر او در تار و پودم میشود میفشارم پیکرش را در برم گویمش چشمان خود را باز کن همچو عشق پاک من جاوید باش در کنارم زندگی آغاز کن میگشاید نور...
نویسنده :
مامان نی نی
17:23
حرفهای آزی با نی نی
سلام عزیزم.خوبیییییی زندگی من ؟ امیدوارم که هر چه زودتر بیای پیش من و بابایی مهربون. وایییییییی اگه بدونی چقدر منتظریم که تو بیای توی دل مامانیییییی. عزیزم امروز 6امین روز ماه رمضونه . بابایی مهربون همه روزه اشو میگیره . هوا خیلی گرمه من نگرانشم که خدا ناکرده مریض نشه. عزیزم شب میخوایم بریم خونه مامان گلی برای افطار البته من که روزه نیستم. نفسم از مشهدبرات خرید کردم ولی فرصت نشد عکس بگیرم بذارم توی سایتت. دعا کن شرکت مامانی کارش رونق پیدا کنه که بتونیم یک خونه بزرگ بخریم و شما اونجا بدنیا بیای. انشاالله. عزیزم بابایی یک اسم جدید برات انتخاب کرده . دوست دارم زود بیای که همه ما رو خوشحال کنی. دوست دارممممم. عاشقتمممم...
نویسنده :
مامان نی نی
18:48