آرشا آرشا ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

آزی و نی نی

طالع بینی کودک متولد خرداد

بچه متولد خرداد: از همان لحظه كه پرستار، نوزاد متولد خردادتان را به دستتان داد چرخهاي خود را روغن بزنيد و تار عنكبوتهاي مغزتان را پاك كنيد. با داشتن اين بچه از همين الان تا بيست سال آينده بايد حواستان خوب جمع باشد و بهتر است از همين حالا كه او در گهواره خوابيده است شروع كنيد. به زودي ياد مي گيرد حرف بزند و راه برود و اگر مراقب نباشيد ممكن است همچون ماهي از لاي انگشتانتان ليز بخورد. تا حالا سعي كرده ايد حبابي را در دست هاي خود نگه داريد؟ سرشماري هاي آمريكا نشان مي دهد كه تعداد دوقلو يا سه قلوهاي متولد ماه خرداد بيش از ماههاي ديگر است. پس بچه خردادي شما مي توانسته دوقلو يا چندقلو باشد. درست است. شايد تعداد انگشتان دست و پاي بچه هاي دي...
10 ارديبهشت 1392

پایان هفته 35 ام

سلام به گل پسرمم . قدرتمند ،  عاقل ،مهربان و صبور من. پسر گلم خدا رو شکر که هفته 35 هم به خوبی و خوشی و سلامتی تمام شد. شب جمعه رفتیم خونه عمه افسانه. اسم پسرشون رو میخوان بزارن هومر.سپهر کوچولو هم یک اسباب بازی داشت که من با هاش بازی میکردم کلی منو تشویق میکرد میگفت آفرین زن دائی.خودشم داشت با دوچرخه اش بازی میکرد. پسرکم دیگه برای من وبابایی روزها سخت تر می گذره و چقدر انتظار سخته. پسر خوبم روز مادر و روز زن نزدیکه. بابایی میخواد برای من گوشی موبایل بخره . این هدیه از طرف تو و بابایی. ممنونم از عشقهای جاویدان و قلبی زندگیم (آرشا و پدرش) ...
8 ارديبهشت 1392

تقدیم به همسر عزیزم

همسر عزیزم خداوند تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد با پای شکسته هم می توان سراغش رفت تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد تنها کسی است که وقتی همه رفتند:میماند وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن... خدا را برایت آرزو دارم.. ...
3 ارديبهشت 1392

پایان هفته 34 ام

سلاممممم به پسر گل  دردانه خودم .آرشا عزیز و قدرتمندم.     آرشا عزیزم خدا رو هزاران بار شاکرم که هفته 34ام هم به خوبی و خوشی گذشت. خدا رو شکر حال مامان میتی هم بهتره و جواب پاتولوژی هم اوکی بود و من یک نفس راحت کشیدم پسر گلم. جمعه با بابایی رفتیم لاهیجان. برای  همکاران مامی  که در تهران ساکن هستن کلوچه خریدیم و فرستادیم. رفتیم مرکز خرید نادری. وای آرشا جونم یک شیرینی های خوشمزه ای داشت که من و بابایی نخوردیم به خاطر دیابت بارداری مامی . که خدای ناکرده شما اذیت نشی. ولی کلوچه سنتی و کوکی خریدم و هر دو رو مامی خورد تا آرشا لذتشو ببره. آرشا جونم امروز دیگ...
1 ارديبهشت 1392

پایان هفته 33

سلاممممممممممم به آرشا عزیزممممممممممممممم . قلب من همه زندگی من. آرشا جونم خیلی هفته 33 طولانی و سخت گذشت. حال مامان میتی اصلا" خوب نیست و من خیلی نگرانم. باباعلی همراه با مامان گلی و پدربزرگ رفتن خواستگاری برای عمو آرش که من و تو دو روز رفتیم خونه مامان میتی موندیم عزیزم. دوستتت دارم. منتظرتیم که این 5هفته هم بگذره و زود  بیای توی بغل مامی و بابا علی جون .   ...
26 فروردين 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آزی و نی نی می باشد