آرشا آرشا ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

آزی و نی نی

زیبای من خوش اومدی

سلام عزیزم . خوبی زندگی من؟ عزیزم خیلی کار داشتم و از طرفی باید مواظب زیبای من که توی دلم میشدم یک کمی دیر شد که بیام برات بنویسم. امروز که دارم اینو مینویم درست 5 هفته و سه روزه که توی دل مامانی هستی . عزیز م 8 فروردین 91 بهترین روز زندگی بابایی و مامانی بود چون ما فهمیدیم  ممکنه  توی دل مامانی باشی. درست 8 فروردین 90 بابایی اومده بود خواستگاری مامانی. . عزیزم بهترین هدیه زندگی منی که خدای مهربون داره تو رو به من میده. نفسم 9ام فروردین دیگه من و بابایی مطمئن شدیم که 9 ماه دیگه تو  پیش ما میای . من و بابایی نمیدونیم از خوشحالی چیکار کنیم عزیزم. بابایی برای مامانی یک دستبند زیبا  و گل بسیار زیبا گرفته ...
17 فروردين 1391

عیدت مبارک قشنگم

سلام عزیزم. قسنگ مامانی که میای که من هورا بشم. . عزیزم فردا عیده من اومدم اول از همه به تو تبریک بگم و ازت خواهش کنم به خاطر مامانی زود بیا. عزیزم بهترین عیدی من تو هستی که مطمئنم خدا به من میده . عزیزم همه منتظرتیم( مامان میتی، دایی محمد، خاله هات)زود بیا . عزیزم بیا که من زندگی کنم.   بوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس. عاشقتم. عیدت مبارک ...
29 اسفند 1390

اولین صحبتهای آزی و نی نی

سلام نی نی گلم. پیش خدا جون خوش میگذره. کی میای پیش مامانی و بابایی. نمیدونم دخملی یا پسملی. ولی چون مال منی ماهی عزیزم. امروز که شروع کردم به نوشتن وبلاگ روز سه شنبه است. مامانی 3 شنبه بدنیا اومده، در ضمن نزدیک عیده قلب من. امشب 4 شنبه سوریه . بابایی زیاد از اینجور چیزا خوشش نمیاد ولی من عاشق این رسمو رسومم. بعد ا" همه رو برات توضیح میدم. امروز صبح رفتم برای  سفره هفت سینون روبان وشمع خریدم. انشاا... سال بعد توی بغل منی با هم میریم خرید. هورااااااااااااااااا. مامانی من یه کفش خوشمل برات خریدم. که خیلی نازه دیدمش دلم غش رفت گفتم بخرم و خریدم. چند وقت پیش که با خاله لیلی رفته بودیم بیرون یک لباس خومس برات خریده بودم. البته بابا...
23 اسفند 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آزی و نی نی می باشد