آرشا آرشا ، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 10 روز سن داره

آزی و نی نی

پایان هفته 23 ام

سلام پسر  عزیزم.خوبی عزیز دلممممممممممم؟ 100 در 100 خوبی از لگدهات مشخصههههههههههههه داری توپ شوت میکنی . خدا رو هر لحظه بخاطر وجود تو شکر میکنم که تو گل نازنین رو داره به من میده. تصمیم گرفتم از این به بعد هر هفته ای رو که باهم میگذرونیم رو اینجا برات بنویسم. پسرمممممم هفته بسیار بدی بود. خیلی به من بد گذشت . از یک طرف درد هایی که بهشون دردهای کرامپی میگویند باعث شدههههههه همش استرس داشته باشم. با منشی دکتر درباره دردهام صحبت کردم. اونم رفت به اقای دکتر مهربون گفت . دکترم تجویز کرد اصلا از پله ها پائین نرم، در رختخواب استراحت کنم.اگر هم برای معاینه میخوام برم. مستقیم برم بیمارستان تا بیاد اونجا منو ویز...
20 بهمن 1391

خدارو شکر - سونو 3ام

سلام عزیز دلم . خوبی؟ امروز روز مهمیهههههههههه برای من .چون میریم سونو و میبینمت وجنسیت شما رو فهمیدم . عزیزم صبح ساعت 8 بیدار شدم. بعد خودن صبحونه اماده شدیم و رفتیم شرکت. تا ساعت 2  شرکت بودیم. نهارفتیم خونه مامان میتی. ساعت 3و نیم اومدیم خونه .  طرفای ساعت 4:20 بود که بابا زنگ زد که آماده شم باهم بریم سون چون ساعت 5 وقت سونو داشتیم. درست ساعت 5 سونوگرافی بودیم . ولیش عزیزم تا نوبت ما شد ساعت 7 غروب بود. من و بابائی دو تائی رفتیم توی اتاق و بابائی هم شما رو دید و هم صدای قلب مهربونت رو شنید. خیلی لحظه های زیبائی بود عزیز دلم. خدا رو شکر همه چیز خوب بود و شما کلی  شیطونی می کردید. بالاخره دکتر بعد...
24 دی 1391

بابایی رفته ماموریت

سلام عزیزم . . خوبی گلم؟ مامانی هر روز داری بزرگتر میشی ماشاالله . بزنم به تخته و من سنگین تر  شدم . بابایی رفته زنجان ماموریت و شبها خاله درناز و دایی محمد میان پیشم میمونن. راستی دیشب عمرانی هم اومده بود. عزیزم فردا بابایی بر می گرده. خودت رو سفت به من بچسبون و حسابی از خودت پذیرایی کن تا بزرگ و تپلی بشییییییییی و با فرشته های مهربون بازی کن دوست دارم.بوسسسسسسسسسسس گندهههههههه ...
20 دی 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آزی و نی نی می باشد