آرشا آرشا ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

آزی و نی نی

هفته 33

1394/2/6 13:00
نویسنده : مامان نی نی
324 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عزیزان از جان شیرینترم. پسرکم آرشا و دختر عزیزم

الان که دارم این مطلب رو مینویسم روز یکشنبه 94/2/6 هوای  بهاری زیبایی است ولی قلبم درد میکندو غمگین ترین دوران زندگیم را می گذرانم. منتظر معجزه الهی هستم

عزیزانم سال 94 هم فرار رسید. دخترکم ازت معذرت میخوام که نتوانستم برایت هفته به هفته رشدت را بنویسم.

بسیار مشغله کاری داشتم.

دو بار رفتیم سونو و زیبا روی من همه چیزش اوکی بود که سونو هات رو اسکن کردم.

عزیزای شیرینتر از جانم دید و بازدید عید رفتیم و قلب من همش خون بود.آرشا هر جا میرفتیم شیطنت خاصی داشت. هر کس مخصوصا خانواده بابات یک چیزی میگفتن.

عروسی خاله درناز 8 فروردین بود. اصلا خوش نگذشت چون آرشای من همش گریان بود.

آرشا الهی من بمیرم نبینم چشمان زیبایت اشک میریزه.

من و پدرتون به خاطر یکسری از اخلاقای آرشا جون وقت روانشناس گرفتیم.

متاسفانه روز 31 فروردین 94 شد تلخترین روز زندگیم و از آنچه میترسیدم به سرم آمد .

دکتر احتمال اوتیسم داد که با شنیدن این کلمه نتوانستم جلوی اشکم را بگیرم.

ای کاش خدا منو مرگ میداد این روز رو نمیدیدم.

دکتر ما رو برای کاردرمانی و گفتار درمانی فرستاد .

پسرک شیرینم ،امید زندگی من ، عشق جوانی من ،نفس پیری من کفشهای آهنیم را پا کرده ام و با کمک خدا حتما تو را نجات میدهم از این بیماری.

عزیزم معجزه در راه است. من مطمئن هستم.

پسرم پدرت تا امروز که شش روز گذشته ومن هر لحظه داریم بهت آموزش میدیم.

عشق جوانی من توی کلاسهای کاردرمانی با پدرت میمونی.

آرشا قوی من تو را میپرستم.

پسرکم شبها صد بار میام نگاهت میکنم .اشک میریزم. تا سرم را روی بالش میگذارم دلم برایت تنگ میشه.

پسرکم روز مادر اومد و من صدای زیبای تو را امسال نشنیدم.

تمام کلماتی که یاد گرفتی رو الان بندرت بیان میکنی شاید هفته ای یکبار.

میدونم که تو بزودی به روال عادی زندگی برمی گردی.

پسرکم تمام خاله ها و مامان میتی و دایی محمد بسیج شدن هر لحظه بهت آموزش میدن.

تکونای دخترکم که به من نیرو میده که صبور باشم. و من مطمئنم دخترکمون بدنیا بیاد آرشا جونم حالش کاملا خوب میشه و با خواهر کوچولوش بازی میکنه.

پسرکم تو پسر منی و خواهرت دختر م. شما هر کدوم برای من یک تکه از قلبم هستین.

عاشقانه میپرستمتان.

«فبأي آلاء ربکما تکذبان»

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان لیلا
4 خرداد 94 14:01
غنچه ی ناز و کوچک تولدت مبارک خیلی نازی
مامان ملی و کوروش
5 خرداد 94 7:17
تولدت مبارک پسر خوشگل
مامان ملی و کوروش
5 خرداد 94 7:18
مامان مهربون غصه نخور قوی باش و با تمام قدرتت با سختیها بجنگ من ایمان دارم که شما پیروز می شوید
مامان نی نی
پاسخ
سلام دوست عزیزم. ممنونم از همدردیتون.لطفا برای آرشا من دعا کنید. خدا عزیزت رو برات نگه داره. بوس
آيدا
5 خرداد 94 7:46
سلام عزیزم امیدوارم آرشا جان زود خوب بشه. البته تا دو سالگی بچه ها خیلی ممکنه رشدشون کند و تند بشه و نباید نگران شد اما بازم چون دکتر گفته باهاش کار کنید٬ حتما زودتر نگرانیتون رو رفع میکنه. برت آرزوی شادکامی دارم سلام دوست عزیزم. ممنونم از همدردیتون.لطفا برای آرشا من دعا کنید. خدا عزیزت رو برات نگه داره. بوس
مامان نی نی
پاسخ
سلام دوست عزیزم. ممنونم از همدردیتون.لطفا برای آرشا من دعا کنید. خدا عزیزت رو برات نگه داره. بوس
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آزی و نی نی می باشد